آرش که اکنون در کمال ناباوری بسیاری از اطرافیان و حتی برخی از پزشکان سلامت کامل خود را به دست آورده، قرار است به همراه ٢۵نفر دیگر به بوستان طالقانی برود و نهالی را با نام خودش در آنجا بکارد، نهالی که منعکسکننده این پیام است، «سرطان پایان زندگی نیست.» او دراینباره به «شهروند» میگوید: «سرطان برای مبتلایان و خانوادههای آنها موضوع بسیار تاریک و ترسناکی است. برای من هم همینطور بود، ولی بعد از ۶ماه که در بین مبتلایان به سرطان به دوران انکار و افسردگی معروف است، کمکم نگاهم به این بیماری و بهطورکلی شرایطم تغییر کرد، با خودم فکر کردم که این روزها چه خوب و چه بد درحال گذر است، پس چه بهتر که شاد باشم و با انرژی به روزهای خوب فکر کنم. شرایط من اصلا خوب نبود، سرطان بسیاری از دستگاههای داخلی بدنم را درگیر کرده بود، چندینبار تحت جراحی قرار گرفتم، درد زیادی داشتم، چون بیماری من با شروع تحریمها همزمان شده بود، بعضی از داروهای مورد نیازم در بازار نبود یا خیلی سخت تهیه میشد، ولی درنهایت و با کمک اعضای انجمن توانستم از درون خودم را بازسازی کنم و روحیهام را به دست آورم، اواخر سال ٩١ بود که پزشکان معالجم در کمال ناباوری به من گفتند که سرطان من به کلی درمان شده است. الان هم ٣سال است که هیچ مشکلی ندارم.«
او ادامه میدهد: «خانوادهها در بهبودی مبتلایان به سرطان نقش مهمی دارند، من از اینکه چند سال از عمر مادرم با ناراحتی سپری شد، خیلی ناراحتم، ولی برای مقابله و شکست این بیماری باید صبر، ایمان و توکل داشت«.
«اسم سرطان درجامعه ما بسیار بزرگ است، مقصر آن هم آرش و امثال آرش هستند که وقتی به این بیماری مبتلا میشوند، گارد تنهایی و انزوا میگیرند، ولی سرطان بیماری است و هربیماری قابل درمان است و حتی این بیماری قابل پیشگیری است. به نظر من آدمهایی که به این بیماری مبتلا میشوند، خیلی هم بد شانس نیستند، چون به واسطه ابتلا به این بیماری موضوعاتی را درک میکنند که نگاهش را برای همیشه به زندگی تغییر میدهد، هرکسی با ابتلا به سرطان متوجه میشود که باید از لحظه لحظه زندگی لذت ببرد و زندگی کرد. درد آدم را بزرگ میکند».
منبع: روزنامه شهروند، چهارم اسفند ۱۳۹۴