نشانههای زیر ممکن است نشانگر سرطان در کودکان باشند:
1- اگر تب کودکان بیشتر از 14 روز به طول انجامید و هیچ کدام از والدین و پزشکان قادر به بیان دلیلی برای آن نباشند، انجام آزمایش کامل خونی و سایر تستها به منظور ارزیابی حضور یا عدم حضور سرطان در کودکان، امری ضروری محسوب میشود.
2- حالت تهوع که بیشتر از هفت روز به طول بیانجامد و در هنگام برخاستن کودک از خواب در صبح بدتر شود. تهوعی که باعث اختلال خواب کودک و بیدار شدن او از خواب شبانه شود و هم چنین تهوعی که همراه با سردرد باشد باید به دقت ارزیابی شود.
3- سردردهای رایج در کودکان ممکن است به عنوان یک زنگ هشدار تلقی شود. چنین سردردهایی ممکن است فراتر از یک میگرن ساده باشند. این سردردها با گذشت زمان بدتر شده و به تعداد و شدت آنها افزوده میشود.
4- تومورهای مغزی ممکن است باعث ایجاد سایر نشانههای نورولوژیکی همانند مشکلات راه رفتن، صرع یا تغییرات ناگهانی در شخصیت کودکان شوند.
5- درد استخوان یا عضله که به دنبال آن یک آسیب مشخص ایجاد نشده و پس از گذشت چند هفته بهبود نمییابد. این نوع درد در عضلات با دردی که به طور معمول شبها در کودکان ایجاد میشود متفاوت است. دردهای شبانه معمولاً در منطقه مشخصی ایجاد نشده، با ماساژ دادن بدن کودک برطرف شده و فعالیت کودکان را محدود نمیكند.
درد استخوانی که مزمن شده، به مدت چند ماه یا حتی سالها به طور متناوب قطع شده و سپس ادامه یابد میتواند یکی از نشانههای تومور طناب نخاعی باشد. البته والدین باید به خاطر داشته باشند که دردهای مزمن کمر در کودکان خیلی شایع نیستند.
ورم غده ای که پس از چند هفته بهبود نمییابد میتواند یکی از علائم سرطان باشد
6- سرفه مزمن یا مشکلات تنفسی که به درمان معمول عفونتها یا آسم پاسخ نمیدهند، میتوانند یکی از نشانههای سرطان در کودکان باشد.
7- گسترش یک توده در شکم، گردن و بازوها
سایر نشانههای معمول که ممکن است زنگ هشدار و علامت حضور سرطان در کودکان باشد شامل فعالیت بسیار کم، کاهش اشتها، خونریزی آسان، کوفتگی و راشهای قرمز رنگ پوستی، تغییرات سریع در بینایی، بزرگ تر شدن کبد، طحال و یا کاهش وزن میباشند.
از دست دادن وزن میتواند یک هشدار جدی و پیش آگهی در مورد وقایع جدیای باشد که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندد، زیرا کودکان به طور طبیعی با کاهش وزن جدی مواجه نمیشوند.
وزن کودکان ممکن است در هنگام یک بیماری مثل آنفلوانزا یا ویروسهای معده به اندازه نیم یا یک کیلو کم شود، اما این کاهش وزن سریعاً به حالت اولیه و طبیعی خود باز میگردد.
مورد دیگری که والدین را نگران میسازد ورم غدد یا لنف آدنوپاتی است. با این وجود در کودکان کمسن، غدههای متورم مخصوصاً در ناحیه گردن تقریباً طبیعی و بدون خطر قلمداد میشوند.
ورم غده ای که پس از چند هفته بهبود نمییابد میتواند یکی از علامتهای وقوع سرطان باشد، اما در عین حال والدین باید سایر نشانهها از قبیل تب ادامهدار یا کاهش وزن یا تورم غدد در بیش از یک نقطه از بدن (همانند گردن و کشاله ران) را نیز ارزیابی کنند.
در صورت عدم حضور سایر نشانهها، یک غده متورم ممکن است برای نوجوانان بزرگتر که در معرض خطر لنفوما هستند جای نگرانی به وجود بیاورد.
پزشک کودک شما ممکن است سایر نشانهها از قبیل عفونتهای ناشی از بیماری خراش پنجه گربه را ارزیابی کند. او هم چنین در ادامه معاینات خود ممکن است تستهایی از قبیل تست سل، شمارش کامل خونی و عکسبرداری از قفسه سینه را به منظور رد سایر خطرات جدی درخواست کند.
درد استخوانی که مزمن شده، به مدت چند ماه یا حتی سالها به طور متناوب قطع شده و سپس ادامه یابد میتواند یکی از نشانههای تومور طناب نخاعی باشد
با متخصص اطفال در خصوص سرطان صحبت کنید
بسیار مهم است که در هنگام نگرانی از احتمال ابتلای کودکتان به سرطان، در مورد علایم و نشانههای این بیماری با پزشک کودکتان صحبت کنید. ممکن است شما برای نگرانی خود دلیل داشته باشید و در این صورت پزشک قادر خواهد بود با انجام یک سری از معاینات بدنی، تاریخچه زندگی شما و کودکتان و انجام یک سری از آزمایشات غربالگری، شما را از نگرانی آسوده سازد.
با توجه به آمار بهبودی بیشتر سرطان های اطفال، باید قدم های سریع تری در ارتباط او و خانواده اش و اجتماع برداشت. کیفیت زندگی بیمار را در مراحل تشخیص بیماری و درمان آن مورد نظر قرار داد و نشانه های افسردگی، نیاز های مالی، وضعیت شغلی و بیمه آنها بررسی کرد. ابتلا به سرطان اگر چه افکار ناخوشایندی در فرد ایجاد می کند، اما باید آموخت که مثل سابق زندگی کرد و هر روز به فکر ساختن همان روز باشد نه در اندیشه ناراحتی های فردا.
شایعترین سرطان در کودکان
دکتر اعظم السادات هاشمی، فوق تخصص سرطان کودکان در این باره می گوید:
لوسمی لنفوئیدی حاد در کودکان شایع است که بین سنین دو تا شش سال تظاهر می کند.
سرطان خون یا لوسمی، نوعی بیماری پیشرونده و بدخیم اعضای خونساز بدن است که با تکثیر و تکامل ناقص گلبول های سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می شود.
لوسمی فرایند تکثیر، خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می کند و اجتماع این یافته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکیل توده هایی در اندامهای حیاتی بدن می شوند.
لوسمی بر اساس طیف، شدت، سرعت و پیشرفت بیماری به دو دسته حاد و مزمن تقسیم می شود که گسترش دامنه بیماری در وضیعت حاد، کوتاه تر و در مزمن طولانی تر است.
شایع ترین اشکال لوسمی بر اساس سرعت پیشرفت روند بیماری و نوع گلبول سفید خون که سرطانی شده به چهار گروه لوسمی لنفوئیدی حاد، لوسمی میلوئیدی حاد، لوسمی لنفوئیدی مزمن و لوسمی میلوئیدی مزمن تقسیم می شوند.
علائم هشداردهنده سرطان خون شامل احساس ناخوشی عمومی، تظاهر لکه های دانه اناری زیر جلدی پوست، لخته یا منعقد نشدن خون در پی ایجاد زخم یا بریدگی، ضعف یا خستگی مزمن، عفونتهای مکرر، دردهای استخوان و مفاصل، تنگی نفس در اثر فعالیت، تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی، احساس بی اشتهایی، خونریزی مکرر بینی، ورم و خونریزی لثه ها و لاغری ممتد است.
تحقیقات، روند بدخیمی بیماری لوسمی را به عواملی مانند افراد، سابقه قبلی ابتلا به بیماری های خونی، استعداد میزبان، عوامل ژنتیکی و اعتیاد به دخانیات ارتباط می دهند. همچنین ابتلا به لوسمی با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد
با توجه به وضعیت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص لوسمی ممکن است شامل آزمایش خون، نمونه برداری، سازگاری بافتی، بررسی کروموزومی، عکسبرداری از قفسه سینه با تابش اشعه ایکس، سی تی اسکن، پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی، سونوگرافی و معاینات بالینی باشد.
فرایند درمان لوسمی برای هر شخص معین با شرایط بیماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد.
علاوه بر الگوهای رایج برای درمان انواع سرطان همچون شیمی درمان و اشعه درمانی می توان به درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک، جراحی، پیوند مغز استخوان، پیوند اتولوگ، پیوند سینرژیک و پیوند آلوژنئیک اشاره کرد.
پس از تهیه بافت پیوندی از روش های ذکر شده به بیمار مقادیر بالایی داروهای شیمی درمانی همراه یا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقیمانده مغز استخوان وی تخریب شود و در مرحله ی آخر مغز استخوان سالم را گرم گرده و بوسیله ی یک سوزن و از طریق سیاهرگ به بیمار تزریق می شود تا جانشین مغز استخوان تخریب شده شود.
پس از ورود بافت پیوندی به جریان خون، یافته های پیوند زده به مغز استخوان هدایت شده و به تولید گویچه های سفید خون، گویچه های قرمزخون و پلاکتهای جدید می پردازند.
ابتلا به عفونت و خونریزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهایی، زخمهای دهانی، ریزش مو و واکنش های پوستی را از جمله عوارض جانبی پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه دانست.
امروزه با کاربردهای جدید الگوهای درمان پیوند مغز استخوان و درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک و داروهای جدید ضدسرطان و پیشرفت های علم ژنتیک و ساختار ژن های انسانی امیدهای تازه ای برای غلبه بر این بیماری بوجود آمده است.
فرآوری : نیره ولدخانی